پادکست پنجم|استعداد در نویسندگی
فایل صوتی :
چرا تصور میکنیم در نویسندگی استعداد نداریم؟
نادر ابراهیمی در کتاب لوازم نویسندگی در توضیح استعداد و نقشی که در پیشبرد فرد و رساندنش به موفقیت اعمال میکند، نظراتش را اینگونه مطرح میکند که پرداختن به هر کاری چه کار فکری و چه کار یدی، خواه آسان و خواه دشوار، فارغ از توانمندیها و شرایطی که فرد درش قرار دارد نیازمند امکانات و لوازمی است.
عمدتا در پروسهی نوشتن، وقتی فرد علاقهمند به نوشتههای خود نگاهی میاندازد متوجه برخی ناتوانیها در قلم نوشتاریاش میشود.
این ناتوانی در نوشته به دلایل مختلفی همچون عدم تلاش در راستای کسب توانمندی و تخصص، شکل میگیرد و منجر به پیدایش طرز فکری جدید، یعنی بیاستعدادیفرد مشتاق به نوشتن میشود.
این طرز فکر و رای به بیاستعدادی در نوشتن، دلیل محکمی برای مقاومت در نوشتن میشود و نوعی ترس از نوشتن افکار در جان نوشته رسوخ میکند.
صحبت از استعداد به میان آوردن و حکم نهایی را در هر زمینهای دادن، بحثی بسیار چالش برانگیز است که لزوما با چند بار کسب تجربه و طعم موفقیت و شکست را تجربه کردن ارزیابی نمیشود.
نادر ابراهیمی دو تعریف از استعداد را بیان میکند و در آنها به دو مشخصهی اصلی بسنده میکند:
- در تعریف اول، جان کلام را در دو واژهی داشتن و نداشتن خلاصه میکند.
- در تعریف دوم، نیز به دو مفهوم بهکار انداختن و پروردن نمایان اشاره میکند.
اگر استعداد نویسندگی در جهان نوشتاری یک فرد بر پایهی تعریف نخست یعنی داشتن و نداشتن استوار باشد، امر نوشتن تبدیل به کاری میشود که تمرین و کسب تجربه در آن بیاثر است و تقربیا قریب به اتفاق افراد مشتاق به نوشتن، تمایل چندانی برای کسب مهارت در آن ندارند.
چرا که این حرفه برای معدود افرادی که ذاتی در امر نوشتن توانمند هستند، مناسب است.
اما تعریف دوم یعنی به کار انداختن و پروراندن یک مهارت در تعریف استعداد نویسندگی جامعیت بیشتری خواهد داشت و نشان از فراگیر بودن این مهارت در میان خیل عظیمی از افراد خواهد بود.
بدیهی به نظر میرسد که افراد به واسطهی تلاش و کوششی که برای پختهتر شدن و کسب تجربه میکنند، به صورت هدفمندی در مسیر نوشتن و نویسندگی رشد میکنند.
در بسیاری از مواقع علت کنارهگیری از نوشتن و صدور حکم بیاستعدادی در نویسندگی نشات گرفته از عدم تلاش و کوشش برای پرورش و به کارگیری درست توانمندی نوشتن است.
وگرنه به دلیل آسودگی خاطر و راحتی خودمان است که ترجیح میدهیم به جای فراهم کردن شرایط و افزایش تلاش برای پرورش استعداد نویسندگی، قاطعانه خود را به بیاستعداد بودن در نوشتن محکوم کنیم.
در پایان باید اشاره کنم که استعداد ذاتی داشتن در نوشتن، به هیچ وجه جزئی از ضروریات نویسنده شدن نیست چراکه این استعداد در ازای ارادهی فرد معنا مییابد.
دیدگاهتان را بنویسید