چرا در نوشتن مقاومت میکنیم؟۳ راهکار برای مقابله با ننوشتن
یک: تجربهی مشترک در یک دغدغهی مشترک
همگیمان موقعیتهای زیر را تجربه کردیم:
- یک صفحه را نیم ساعت بخوانیم اما یک خط از جملات آن را متوجه نشویم.
- مشغول نوشتن باشیم اما در نوشتن حاضر نباشیم، جوری که قلم روی کاغذ باشد اما ذهن جای دیگر.
- بعد از یک هفته متعهد شدن به روزانهنویسی، اشتیاق اولیه را از دست بدهیم و دچار ناامیدی در نوشتن شویم.
درست زمانی که منتظر افتادن آذرخش اندیشهها بر روی سفیدی کاغذ هستیم، حسی درون نوشته نفوذ میکند و درجا حین نوشتن یخ میزنیم و بعدش حاضر نیستیم تا انتها پیش برویم و از نوشتن دست میکشیم.
همهی افرادی که دغدغهی نوشتن در آنها پررنگ است از تجربه چنین لحظاتی قسر در نمیروند.
این لحظات نشات گرفته از انتظاراتی است که فرد از نوشتن برای خود ایجاد میکند.
چنینی انتظاراتی منجر به ایجاد مقاومت و عدم تداوم نوشتاری در فرد میشود.
در این مقاله منشا انتظاراتی که منجر به ایجاد مقاومت نوشتاری در فرد میشود را توضیح میدهم و در ادامه راهکارهایی برای مقابله با آن بیان خواهم کرد.
دو: انتظار خلق آثار ادبی را کشیدن
خیلی وقتها در نوشتن به خود اجازهی بیان یاوهترین فکرهایی که به ذهن خطور میکند یا بیان تجربیاتی که داشتهایم، نمیدهیم چون تصورمان از نوشتن و قلم دست گرفتن، خلق یک شاهکار ادبی است.
ناتالی گلدبرگ میگوید:
« اگر هربار که به نوشتن مینشینید، منتظر اثری بزرگ باشید، نوشتن همواره به ناامیدی بزرگی خواهد انجامید، وانگهی، این انتظار، شما را از نوشتن دور نگه خواهد داشت.»
سه: در انتظار ایدهآلها ماندن
گاهی در طول روز دلتان میخواهد دفترتانتان را پر از نوشته کنید.
برای همین از ابتدای ماه با خودتان عهد میبندید که روزانه چند صفحه را به صورت مداوم بنویسید.
از این رو برنامهای برای روزهای پیشرو طراحی میکنید تا تعهدتان به این کار تضمین شود.
به هر دلیلی یک روز، شاید یک هفته، حتی شاید نزدیک به یک ماه از تعهد به نوشتن روزانه جا بمانید.
اولین احساسی که تجربه خواهید کرد، اضطراب جاماندن از ایدهآلی است که در ذهن پروراندید و همین عقب ماندن مانع از نوشتن منظم و مداوم خواهدشد.
درست است که برای نویسنده شدن ایدهآلهایی در ذهن وجود دارد و مراقبت از آنها در نوشتن راهکاری است برای دستیابی به این هدف اما اگر یک روز، اگر یک هفته، اگر یک ماه و شاید اگر یکسال از نوشتن دور افتادیم، خودمان را به دام مقاومت در برابر ننوشتن نیندازیم و با نوشتن دوباره، شروع به مقابله با این مقاومت کنیم.
چهار : انتظار علایم نگارشی و اصول ویرایشی
دلیل سومی که منجر به مقاومت در برابر نوشتن میشود رعایت اصول ویرایشی و نگارشی در یک متن است.
خیلی وقتها نیازی نیست در تمرین روزانهنویسی، مراقب رعایت این اصول باشیم.
روزانهنویسی یعنی برای خودنویسی.
روزانهنویسی به فرد از جنبهی تخلیهی ذهنی و رهاسازی روان کمک میکند. نه تمرین خط و نگارش است نه امتحان قواعد و ویرایش .
در روزانهنویسی تنها باید قلم را روی کاغذ به راه انداخت و گرم نوشتن شد.
با خرچنگقورباغهترین خطمان بنویسیم.
کلمات را گلوگشاد روی پهنهی کاغذ بیاوریم.
از خطوط بیرون بزنیم.
پنج: حی و حاضر بودن در نوشته
هر کسی به دلیل خاصی شروع به نوشتن میکند و همه دلایل مختلفی برای شروع نوشتن دارند.
در این بین هیچ اهمیتی ندارد که بهانهی نوشتن چه چیزی باشد:
داستاننویسی
فیلمنامه نویسی
روزانهنویسی
هذیان نویسی
تصویرنویسی
نامهنویسی
بازکردن عقدههای درونی و هزار بهانهی دیگر.
چیزی که در نوشتن مهم است به روانی نوشتن است، راحتی قلم در نوشته است.
اینکه فرد در نوشتههایش چهقدر حی و حاضر است.
چه اندازه میتواند به ذهنیاتش در نوشته اعتماد کند. و فرآیند نوشتن را بدون هیچگونه قضاوت و داوری به سرانجام برساند.
هر نویسنده و هر فرد علاقهمند به نوشتن را آزادی و راحتی در نوشتن و اعتماد به ذهنیات به سوی خلق آثار بزرگ میرساند چرا که نویسنده وقتی در حال نوشتن است، قلم را روی کاغذ میبرد و چیزهای دیگر را نادیده میگیرد.
شش: مهم، نوشتن است
هرچند که اصول نوشتن، درستنویسی و تلاش برای ارتقای نوشتن برای افراد علاقهمند به نوشتن و نویسندگی ضرورت دارد اما لازم است مقاومت در نوشتن مقابله کرد و هر لحظه را نگاشت.
خواندن مطلب یزر لینک در همین ارتباط میتواند مفید باشد:
سلام من خودم یکی از مشکلاتم مثلا نوشتن فقط با کامپیوتر هست و اصلا نمیتونم تو گوشی تو سایتم بنویسم و منتشر کنم
سلام سعید جان
اتفاقا از یک طرف خوبه که.
با توجه به اینکه مدام پشت سیستم هستی و در حال کار کردنی، راحت میتونی یادداشتهای روزانهات رو بنویسی.