چرایی تولید محتوا در سایت و رسانههای اجتماعی
چرا باید در سایت شخصی تولید محتوا کنیم؟
هنوز هم اگر از بسیاری دوستان بپرسید که چرا وبسایت را برای نشر محتوا انتخاب میکنند پاسخی که در جواب این سوال از آنها میشنوید این است که «وبسایت من رزومهی کاری من است».
چیزی که دیگر این روزهاف با نشر محتواهای مختلف و متنوع جریان دارد نشانگر این است که سایت شما بیشتر از آنکه رزومهی کاری شما باشد، ارائه دهندهی شخصیت شماست.
یک محتواگر با راهاندازی یک وبسایت با استفاده از جنبههای بصری در طراحی، ویترینی را برای مخاطبت ایجاد میکند که یک جنبه از کار محتواگر است و با محتوایی که در این ویترین میریزد جهان فکریاش که با آن زندگی میکند را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
سایت شما مغازهی شماست
سایت شما خانهی شماست
سایت شما نیازمند ساختار منظمی است که هم ویترین خوبی را برای مخاطب ایجاد کند هم محتوایی تولید کند که نمایانگر جهان فکری است که میتواند در مخاطب اثر کند و او را راضی نگه دارد.
هدف از نشر محتوا در وبسایت
هر محتواگری در ابتدای راه تولیدمحتوا برای کسب چرایی محتوا با چنین سوالاتی مواجه میشود:
محتوای تولیدی با هدف انجام چه کاری قرار است منتشر شود؟
چرا افراد یه وبسایت شخصی در آغاز کسبوکار نیاز دارند؟
در جواب این پرسش و کشف چرایی تولید محتوا ۳ پاسخ مطرح میشود:
مورد اول: نمایش دانش تخصصی هر محتواگر
مورد دوم: ارتباط با برقرار کردن با مشتری و فروش محصول و خدمات
مورد سوم: ارتقای شخصی محتواگر به واسطهی کسب تخصص بیشتر در حوزهی اصلی محتوایی
این نکته بسیار مهم است که در ابتدای راه تولید محتوا، چرایی طراحی و راهاندازی سایت را برای خودمان تعیین کنیم به این دلیل که یک سایت تا مدتها هیچ بازدیدی نخواهد داشت و مشتری و مخاطبی نخواهد آمد که محتواگر بتواند نمایشی از تخصصش را ارائه دهد و محصول و خدماتش را به منزلهی فروش معرفی کند.
حتی در چرایی پاسخ سوم باید گفت یک محتواگر چهقدر میتواند تخصص خودش را بدون حضور یک مخاطب با افزایش مطالعه و خواندن کتب تخصصی زیاد کند بدون آنکه باشد و با واکنش به محتوا جهت دهد.
یک محتواگر وقتی نتواند در واقعیت خودش را با این سه تا دلیل متقاعد کند که در به روز رسانی محتوای سایت و نشر مطالب بیشتر تلاش کند، امکان دارد دچار سرخوردگی شود و تصمیم بگیرد دست به تغییر موضوع بزند.
این تغییر موضوع میتواند او را دچار عدم اصلگرایی و تمرکز روی یک حوزه کند چون به اثرگذار بودن موضوعش توسط مخاطب اطمینان کافی ندارد. واقعیت این است که بگیر بودن موضوع یا دلخواه بودن موضوع مدنظر نیست.
واقعیت این است که ما با چرایی درستی سمت تولید محتوا در سایت و به تبع آن در اینستاگرام نرفتهایم.
خیلی مهم است که هر محتواگری با چندبار تولید محتوا در سایت و به دنبال عدم کسب نتایج ملموس خودش را محکوم به شکست نداند.
قصهی تولید محتوا قصهی پنج ماه و یکسال مداومت نیست و مخاطب امروز نیز مخاطبی نیست که بخواهد به راحتی پذیرای هر چیزی باشد.
حال این عدم جلب نگاه مخاطب دلیل نمیشود برای عدم تجربه کردن. یک محتواگر باید هر نوعی از محتوا را از محتوای متنی گرفته تا پادکست و ویدئو را که فکر میکند میتواند به وی در برقراری ارتباط درست با مخاطب کمک کند را اجرایی کند و به هیچ وجه از خراب کردن در کار تولیدمحتوا نترسد.
هر محتواگری اگر در این راه بخواهد تخصص کسب کند باید سرمای سوزانی که به صورتش میخورد را نیز تحمل کند.
زمانی که محتواگر در پروسهی تولیدمحتوا به میزان فروش، به نظرات مخاطب که چه زمانی تحسینت میکند و چه زمانی تشویقت میکند بیتوجه باشد، بازار خودش متوجه محصول تولیدی میشود.
بازار مخاطب از ایدهی بکری که محتواگر به خاطر کسب تجربه به سراغش رفته است استقبال میکند چون جسارتی در اجرایی کردن ایدهها در او دیده که در دیگری ندیده است و دریافته که اگر این محتواگر برایش محتوا خلق میکند به دنبال فروش محصول نیست که به دنبال اثرگذاری است.
بعد بدون آنکه محتواگر متوجه شود همین مخاطب به قصد رفع نیازش به محتوای تولید شده نزدیک میشود و حاضر است در قبالش هزینه هم پرداخت کند چون تصویر مثبتی از محتوا در ذهنش ایجاد شده است.
در این صورت مخاطب رسانههای محتواگر چه در سایت و چه اینستاگرام دیگر سراغی از رزومهی او نمیگیرد و به سایت به چشم رزومه نگاه نمیکند بلکه زمان و هزینهاش را صرف خواندن و شنیدن محتوای تولیدی میکند.
چرا باید در اینستاگرام تولید محتوا کنیم
در حال حاضر بسیاری از محتواگران تمرکزشان بر روی به روزرسانی وبسایت است که این موضوع بسیار قابل تحسین و ارزشمند است.
اما محتواگر میتواند از ۱۰۰ درصد برنامهی زمانی روزانهاش، ۲۰ درصد را به نشر محتوایی که در سایت منتشر شده در اینستاگرام بپردازد.
لزوما هم مهم نیست که در اینستاگرام کل محتوای منشر شده در سایت را منتقل کرد چراکه محتوایی که در اینستاگرام نشر داده میشود بیشتر جنبهی بصری بودنش برای مخاطب جذابیت ایجاد میکند تا آموزشی بودنش.
مخاطب در این بستر به دنبال این است که اطلاعاتی شخصی و سرگرمکننده برایش به اشتراک گذاشته شود. به نوعی پستهای اینستاگرامی شما نشانگر قسمت کوچکی از تفکرات شما در حوزهی کاریتان است.
نکتهای که یک محتواگر لازم است در اینستاگرام بدان توجه کند، چاشنی شوخطبعی و سرگرمی در محتوای ارائه شده در این بستر است.
عمده انتظارات مخاطبین در ایسنتاگرام جنبهی بصری کار است که با کمی خلاقیت در نشر ویدئو و پادکستهای تولیدی این انتظار برآورده میشود و نیاز به نوعی روایتگری از روزمرهی محتواگر است
چون مخاطب در اینستاگرام به دنبال سرگرم شدن است تا آموزش خواندن گوشهای از مقالات.
حتی بستر اینستاگرام به گونهای است که نباید یک محتواگر انتظار فروش محصولاتش ر داشته باشه و با منتشر کردن پستهاش به دنبال فروش باشد.
اینستاگرام و فضای ارتباطی محتواگر در راستای برندسازی شخصی
شاید سوال باشد که چرا یک محتواگر باید در بستری که برایش نه فروشی حاصل میکند نه آموزش فعالیت کند؟
اینستاگرام بستری را برای یک محتواگر فراهم میکند که بتواند با مشتریان بالقوهی خود ارتباط برقرار کند. این بستر صرفا میتونه صرفا میتواند یک فضای ارتباطی محتواگر با با مشتریان بالقوه باشد.
حتی این ارتباط میتواند به برند سازی محتواگر کمک کند به این دلیل که فضای سایت بیشتر مقاله و نوشتهی بلند است اما در اینستاگرام این فضا مهیا است که محتواگر به مخاطب نشان دهد که پشت برندش یک فرد حقیقی نشسته است با روزمره و سبک زندگی خاص خودش.
مخاطب در این بستر از آشنایی با سبک زندگی، تصاویر شخصی محتواگر لذت میبرد.
محتواگر میتواند در کنار این اطلاعات، یک اصول ابتدای و جزئی را از نگرش و دانشی که در سایت خود برای نوشتن مقالات بلندت پیاده میکند، ارائه بدهد.
بستر اینستاگرام ضمیمهای است برای سایت شخصی هر محتواگر و رونق برند شخصی که برایش محتوا تولید میکند.
نتیجهگیری:
در پایان باید اشاره کنم که قصهی تولید محتوا یک قصه کوتاه ۶ ماهه یا یکساله نیست چیزی که در این راه مهم است تداوم حضور محتواگر با جهان فکری است که قرار است برند شخصی به واسطهاش ساخته شود.
دیدگاهتان را بنویسید